معنی پیشوند پایین بودن

لغت نامه دهخدا

پیشوند

پیشوند. [وَ] (اِ مرکب) پیشاوند. مزید مقدمی که در آغاز کلمه ٔ دیگر درآید و تصرفی در معنی آن کند.


پایین

پایین. (ص نسبی، ق) رجوع به پائین و ترکیبات آن شود.

فرهنگ فارسی هوشیار

پیشوند

(اسم) کلمه ای که در آغاز کلمه دیگر درآید و کمایش تصرفی در معنی آن کند مقابل پسوند. توضیح استعمال این کلمه مستحدث و در در عصر ما معمول شده. یا پیشوند فعل. کلمه ای که آغاز فعل در آید و کما بیش تصرفی در معنی آن کند.

فارسی به انگلیسی

فرهنگ معین

پیشوند

(وَ) (اِمر.) نک پیشاوند.

فرهنگ عمید

پیشوند

در دستور زبان، کلمه یا حرفی که در اول کلمۀ دیگر درآید و معنی آن را تغییر دهد، مانند «بر»، «بی»، «فر»، «فرو»، «نا»، و «هم»، در کلمات «برانگیختن»، «بیدل»، «فراخور»، «فرومایه»، «ناتوان»، و «هم‌نشین»،


پایین

ویژگی جایی یا چیزی که در ارتفاع پَست‌تر قرار دارد: دِهِ پایین،
ویژگی جایی یا چیزی که در امتداد شمال به جنوب قرار دارد: محلهٴ پایین،
٣. آهسته: صدای پایین،
کم‌دامنه: بردِ پایین،
[مجاز] کم: دمای پایین، قیمت پایین،
(اسم) آن قسمت از چیزی که در زیر دیگری واقع است: پایین شلوار، پایین چاه،
٧. (اسم) جایی یا چیزی که در ارتفاع پَست‌تر قرار دارد: پایین شهر،
٨. (اسم) جایی یا چیزی که در امتداد شمال به جنوب قرار دارد: پایینِ خیابان،
٩. (اسم) [مجاز] قسمتی از اتاق که به در نزدیک‌تر است،
١٠. (قید) زیر،

فارسی به عربی

پیشوند

بادیه

معادل ابجد

پیشوند پایین بودن

507

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری